در گذر از مارپیچ زندگی....

ساخت وبلاگ
پسر عمه ام بود. هیچ وقت ندیدمش. 40 روزه بودم که شهید شد. تنها عکس موجود از  نوزادیم، من رو پیوند میده به پسر عمه شهیدی که هرگز ندیدمش. عمه و مامان با لباس سراسر مشکی و من بغل عمه عزادارم به دوربین نگا در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 188 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 20:39

بالاخره عمه راحت شد از بار غم این زندگی که سالها تک و تنها روی دوشش یود، راحت شد از بغض همیشگیش که صبح تا شب گریبانش رو گرفته بود و آزارش میداد.چقدر سخته رفتنه کسایی که دیدیشون و با بودنشون بزرگ شدی. در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 199 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 20:39

یعنی اگه قابلیت داشت، شک ندارم که زار می زد و ضجه می زد، انقدر که این پسری آزارش میداد. انقدر که پدرشو درآورده بود. خلاصه به خاطر همه آزارهایی که این مدت از دست پسری کشید مجبور شدیم رو روی دیوار نصبش در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 196 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 20:39

چهارشنبه چه عروسی رفتنی شد!!! خسته و کوفته از سر کار رفتم خونه و همسری هم با اینکه شب قبلش تا دیر وقت کار کرده بود و خسته بود، اضافه کاریش رو هم از دست داد و زود اومد که آماده بشیم و بریم دنبال مامانش در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 184 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 20:39

امروز رفته بودم شركت قبلي جلسه. انقدر انرژي منفيش غالب بود كه حالمو بد كرد. يادم باشه كه چقدر خوشبختم كه اونجا نيستم، چقدر خدا مسير تازه و راه خوبي جلوم باز كرد. خدايا ازت ممنونم و شكرت براي اين تغيبر. خدايا مرسي....

به وقت ١١ آذر ٩٨ و ارزيابي شركت ملعون سابق و همكاراي مزخرف و حسودش.....

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 178 تاريخ : دوشنبه 11 آذر 1398 ساعت: 22:25

هوا خیلی کثیفه. تهوع شدید همراه سر درد. سالهاست پاییز و زمستونمون همینه. حالم خوب نیست.

آخر هفته همسری رفت شمال تا دیوارچینی شروع بشه. درب رو هم انتخاب کردن و فقط باید منتظر بشیم دو هفته بگذره تا همسری تحویل بگیره و ایشاله کار ساختمون رو شروع کنه. ساختمون رو تا عید گفته تا سقف جلو می بره. ایشاله که همینطور بشه و اگه بارون امون بده ایشاله تا تابستون سال بعد یه خونه باغ آماده برای شمال رفتن داریم. توکل به خدا و امید به خودش....

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 196 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:00

جابجایی تموم شد هر چند که هنوز تبعاتش باقی مونده. جای جدیدم رو دوست دارم، خیلی هم دوست دارم و امیدوارم حالا حالاها حفظ بشه. خلاصه کنم که شرایط کاری فعلاً استیبل هست اگه بذارن و این دختره هم روابطش خیل در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 ساعت: 0:51

من امروز میخوام يه چیزایی رو بنویسم که بعداً با خوندنش یادم بیفته که بچه داشتن هر چقدر هم شیرین باشه و زندگی رو معنادار کنه، سختیهای عجیبی داره. و بعدها بخونم و با خوندنش هیچ وقت فیلم یاد هندوستان نکن در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 ساعت: 0:51

دلم میخواد منفی ننویسم، دلم میخواد مثبت بنویسم اما واقعاً نمیشه. لعنت به این مملکت، لعنت به این خاورمیانه، لعنت به این نفت، لعنت به این جهان سوم، لعنت به این بی ثباتی، لعنت به این سورپرایزهای ناگهانی در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 ساعت: 0:51

خوب همه انرژیهای منفی رو توی پست قبلی ریختم تا خالی شم....

خدایا مطمئنم یارو زنگ میزنه و این هفته اون خونه سرسبز شمال رو قولنامه می کنیم. خدایا تو کنارمون باش که همه چیز روون پیش بره و اشتباه نکنیم. خدایا کمک تو سرتاسر زندگی ما همیشه بوده و داشته های ما در کنار تو معی پیدا کرده. خودت میدونی به جز تو کسی رو نداریم. نذار گیر کنیم. کنارمون باش. ما روت حساب کردیم مثل همیشه. هیچکس رو نداریم پیشمون باش.....

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 ساعت: 0:51

خوب باید بگم توی این شرایطی که پیش اومد هيچ كدوم فروشنده نبودن ولی عوضش راهمون رو عوض کردیم و توی یه روستای بکر و بارونی یه زمین خریدیم تا اونجوری که خودمون دوست داریم بسازیمش!!! بیشتر پس اندازمون رو در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1398 ساعت: 0:51